Web Analytics Made Easy - Statcounter

عده‌ای با وعده وسوسه کننده حضور در جام جهانی، برخی هواداران علاقه‌مند به فوتبال را مجاب به مشارکت در طرح‌های اقتصادی خود می‌کنند. ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۶ ورزشی فوتبال ایران نظرات

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، پنج ماه دیگر جام جهانی 2018 روسیه برگزار می‌شود و حضور در چنین رویدادی برای علاقه‌مندان به فوتبال بسیار هیجان انگیز است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حضور ایران آن هم در گروهی جذاب که رویارویی با تیم‌های مراکش، اسپانیا و پرتغال را به دنبال دارد هیجان آن را بیشتر می‌کند.

در این بین و در شرایطی که فروش بلیت‌های جام جهانی در این دوره به طوری خاص، ویژه و البته ضابطه‌مند انجام می‌شود، عده‌ای با وعده وسوسه کننده حضور در جام جهانی با طرح‌های تو خالی به دنبال مجاب کردن هواداران علاقه‌مند به فوتبال برای مشارکت در طرح‌های اقتصادی خود هستند. این عده با اعلام جوایز مشارکت در طرح‌های خود می‌خواهند هواداران را به مشارکت وادارند که این جوایز حضور در جام جهانی و بلیت تماشای مسابقات ایران است.

در حالی چنین جوایزی برای مشارکت در این طرح‌ها اعلام می‌شود که حضور در جام جهانی 2018، حتی برای هواداران نیازمند شرایط خاصی است. طبق اعلام فیفا هواداران برای حضور در جام جهانی باید FAN ID (آی دی کارت هواداری) دریافت کنند که برای دریافت آن نیز باید ثبت نام صورت بگیرد. این ثبت نام نیز روزهای پایانی خود را سپری می‌کند و به مرحله قرعه کشی بلیت‌ها رسیده که مشخص شود آیا هواداران موفق به دریافت بلیت‌های جام جهانی می‌شوند یا نه.

با این حال کمی بعید به نظر می‌رسد که هواداران با مشارکت در چنین طرح‌هایی آن هم با قرعه کشی موفق به حضور در روسیه برای تماشای دیدارهای جام جهانی شوند، چون ثبت‌نام هواداران برای دریافت بلیت نیز قابل تغییر نیست و فیفا اجازه چنین کاری را نمی‌دهد. هوادارانی که قصد دیدن مسابقات جام جهانی را دارند، باید هوشیار بوده و اگر تصمیم‌شان برای حضور در جام جهانی جدی است، باید خودشان اقدام به ثبت نام کنند. جالب است که طرح‌هایی که به هواداران وعده حضور در جام جهانی را می‌دهد، در سطح شهر هم تبلیغات گسترده دارد، در حالی که حتی فدراسیون فوتبال اعلام کرده هواداران برای خرید بلیت یا به سایت فیفا یا به سامانه‌ای که از سوی فدراسیون معرفی شده مراجعه کنند.

انتهای پیام/

R35347/P1015135/S3,27/CT1

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۷۱۹۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش

 

به گزارش تابناک، زن ۳۲ ساله‌ای است که برای پیگیری پرونده طلاقش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در دوران کودکی پدرم را به خاطر ابتلا به بیماری صعب‌العلاج از دست دادم و مادرم سرپرستی من و برادر کوچکترم را به عهده گرفت اما به خاطر اینکه پدرم حسابدار یک اداره دولتی بود، بعد از مرگ او بیمه حقوق پدرم را پرداخت می‌کرد و ما مشکل مالی نداشتیم.

مادرم نیز مدام از اخلاق خوب پدرم در دوران کوتاه زندگی مشترک خودشان سخن می‌گفت و با حسرت از گذشته‌اش یاد می‌کرد که دیگر تکرار نخواهد شد. به همین دلیل هم هیچ‌گاه ازدواج نکرد و تنها با یاد و خاطرات پدرم به زندگی ادامه داد. در این شرایط من هم با خانواده خاله‌ام ارتباط بسیار صمیمانه‌ای داشتم تا اینکه عاشق پسرخاله‌ام شدم ولی هیچ وقت به کسی چیزی نگفتم. البته آرمین هم توجه خاصی به من نشان می‌داد و رابطه‌اش با من بسیار طبیعی و خانوادگی بود. از سوی دیگر مادرم اصرار می‌کرد درس بخوانم و به دانشگاه بروم.

هنوز آخرین سال دبیرستان را می‌گذراندم که روزی مادر و خاله‌ام از من خواستند دوستم وحیده را برای آرمین خواستگاری کنم. انگار قلبم از جا کنده شد. من خودم عاشق آرمین بودم و حالا باید از دوستم خواستگاری می‌کردم. بالاخره مجبور شدم و آرمین و وحیده در حالی باهم ازدواج کردند که من از شدت افسردگی گوشه‌گیر شده بودم. آنها بعد از ازدواج به یکی از شهرهای اطراف مشهد رفتند و من هم در آزمون سراسری در رشته پرستاری پذیرفته شدم.

پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
با آنکه علاقه زیادی به این رشته نداشتم، به ناچار به شهر دیگری رفتم و به تحصیل ادامه دادم. هنوز تحصیلاتم به پایان نرسیده بود که روزی یکی از همکارانم در بیمارستان از من خواستگاری کرد و من با وجود مخالفت‌های مادرم با هوشیار ازدواج کردم. چند ماه بعد که تحصیلاتم به پایان رسید، قرار شد مجلس عروسی در باغ یکی از بستگانم برگزار شود. اما آن شب هرچه مهمانان در انتظار داماد ماندند، خبری از او نشد تا اینکه یکی از دوستان هوشیار وحشتزده تماس گرفت و گفت: هوشیار بعد از خروج از آرایشگاه با خودرو تصادف کرده و الان در بیمارستان است.

هراسان و نگران به بیمارستان رفتم ولی همسرم در کما بود و ۳ روز بعد هم جان سپرد. این‌گونه بود که من در ۲۳ سالگی بیوه شدم. تا یک سال هر روز به مزار هوشیار می‌رفتم و به بخت سیاه خودم می‌گریستم. حالا دیگر حتی به بیمارستان نمی‌رفتم و در خانه خودم را حبس کرده بودم تا اینکه بالاخره با اصرار و نصیحت‌های اطرافیانم دوباره به بیمارستان بازگشتم.

در همین روزها پسرعموی یکی از همکارانم که چند بار مرا در بیمارستان دیده بود با وساطت همکارم به خواستگاریم آمد و بدین ترتیب من با کوروش ازدواج کردم تا گذشته را از یاد ببرم. ولی چند ماه بعد متوجه شدم کوروش با زن غریبه‌ای ارتباط دارد و به من خیانت می‌کند. به همین دلیل به خانه مادرم رفتم و او را تنها گذاشتم ولی کوروش به سراغم آمد و با عذرخواهی تعهد داد که دیگر چنین اشتباهی نمی‌کند. اما او باز هم این رفتار زشت خود را تکرار کرد.

با آنکه صاحب دختری زیبا شده بودم، دیگر آن رابطه عاطفی و عاشقانه را با کوروش نداشتم چراکه او را مردی خیانتکار می‌دانستم به گونه‌ای که شاید ۲۰ بار مچ او را گرفتم و هر بار فقط عذرخواهی می‌کرد. من هم اهمیتی نمی‌دادم و دیگر برایم رفتارهایش بی‌معنی بود.

روزی وقتی سرگرم کارم بودم ناگهان روی تخت اورژانس جوانی را به بیمارستان آوردند که تصادف شدیدی کرده بود. یک لحظه درجا خشکم زد. او آرمین پسرخاله‌ام بود که مدت زیادی خبری از او نداشتم. بلافاصله اقدامات درمانی را شروع کردم و در مدت یک ماه که آرمین بستری بود، خودم امور مربوط به پرستاری را انجام می‌دادم. در یکی از این روزها آرمین با شرمندگی گفت از همان روزهای کودکی علاقه خاصی به من داشته و به مادرم نیز گفته بود اما مادرم مخالفت کرده و از او خواسته بود در این باره چیزی به من نگوید تا من بتوانم درسم را بخوانم.

با وجود این، من باز هم عشقم را پنهان کردم و به آرمین نگفتم که من هم روزی عاشق او بودم چراکه نمی‌خواستم دوستم وحیده زجرهایی را تحمل کند که من به خاطر خیانت‌های همسرم تحمل کردم. در واقع اگر من به دوستم خیانت می‌کردم پس دیگران حق داشتند که با شوهر من ارتباط داشته باشند. این بود که به او گفتم من هیچ علاقه‌ای به تو نداشتم و تنها تو را پسرخاله‌ام می‌دانستم.

حالا هم حدود ۲ ماه است که کوروش من و فرزندم را رها کرده و با یک زن غریبه به مسافرت رفته است و من هم برای پیگیری پرونده طلاق آمده‌ام.

با دستور سرگرد آبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) بررسی‌های قانونی و مشاوره‌ای درباره این پرونده به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.

 منبع: خراسان

دیگر خبرها

  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش
  • سهم اقتصاد روسیه از اقتصاد جهانی به پایین‌ترین سطح می رسد
  • گشتی در اقتصاد جهان | صادرات گاز ترکمنستان به چین از روسیه بیشتر شد
  • اندیشکده آمریکایی بررسی کرد؛ رشد خیره‌کننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی
  • میزان تعداد حضور هواداران پرسپولیس برای دیدار با نساجی مشخص شد
  • رشد خیره‌کننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی
  • مجارستان: درگیری مستقیم ناتو با روسیه یعنی جنگ جهانی سوم
  • جیمی کرگر پس از حضور در دیوار زرد ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک: می‌خواهم بلیت فصل دورتموند را بخرم! (زیرنویس فارسی)
  • جو وحشتناک پرسپولیسی‌ها در این ماه تکرار نمی‌شود
  • سوئیس: روسیه به مذاکرات صلح اوکراین دعوت نشده است